در این نوشته به مفهوم جستجوی معنایی میپردازیم و تاثیرات آن بر سئو و بازاریابی محتوای را بررسی میکنیم همچنین راههای بهتر دیده شدن در نتایج جستجو با توجه به استراتژی جستجوی معنایی را مرور میکنیم.
جستجوی معنایی چیست ؟
به توانایی موتورهای جستجوگر با در نظر گرفتن هدف و معنای پشت عبارتهای جستجو شده در زمان ارائه محتوا به کاربران در وب، جستجوی معنایی گفته میشود. در گذشته موتورهای جستجو فقط میتوانستند بیان دقیق یک عبارت (عین کلمات درخواست شده) را هنگام تطبیق نتایج سؤالهای پرسیده شده تجزیه و تحلیل کنند. اما امروزه الگوریتمهای جستجو بسیار پیشرفتهترهستند و هنگام رتبهبندی محتوا، با اصول جستجوی معنایی ترکیب شدهاند.
اصول جستجوی معنایی
دو عامل اولیه و اصلی راهنمای جستجوی معنایی فاکتورهای زیر هستند:
-
هدف و نیت کاربر از جستجو
هدف جستجو همان دلیلی است که باعث میشود تا کاربر سوالاتی را در موتور جستجو انجام دهد و این سؤالها با خواسته و نیت کاربر ارتباط دارد. هدف جستجو میتواند یادگیری، پیدا کردن یا خرید چیزی باشد. با در نظر گرفتن هدف کاربران، موتورهای جستجو میتوانند نتایج مرتبط تری ارائه دهند (مانند پاسخ به یک پرسش، صفحه محصولات، وبسایت یک برند و چیزهای از این دست)
-
فهم معنایی عبارات جستجو
معناشناسی در واقع شاخهای از زبانشناسی است که به یادگیری و درک معنی کلمات و روابط بین آنها میپردازد. اما در جستجو، معناشناسی ارتباط بین پرسشهای جستجو شده با کلمات و عبارتهای مرتبط با آن کوئري و همچنین ارتباط آنها با محتوای صفحات وب مد نظر است. با توجه به این معناشناسی (که در آن کلمات چه معنی میدهند مهم است، نه اینکه کلمات چه هستند)، موتورهای جستجو میتوانند نتایجی را نشان بدهند که بسیار نزدیک و مرتبط با زمینه و بک گراند آن کوئریهای جستجو شده باشد.
تاریخچه و اهمیت جستجوی معنایی
برای فهمیدن تاریخچه جستجوی معنایی ابتدا باید تاریخچه جستجو را بدانیم. زمانی که موتورهای جستجو شروع به فعالیت کردند، کلمات کلیدی مهمترین فاکتور رتبهبندی بودند.معمولا صفحهای که عبارت جستجوی مورد هدف، بیشتر از چند بار در آن تکرار شده بود میتوانست جایگاه بالاتر در صفحه نتایج جستجو را بدست آورد. این روش برای کاربران یا موتورهای جستجو مناسب نبود.
این شیوه به آسانی قابل دستکاری کرذن و فریب دادن بود و نتایج جستجوی آن با محتوای کمکیفیت و گاهی بیکیفیتی که فقط برای خزندههای جستجو نوشته شده بودند نه استفاده کاربران، پر شده بود. به عنوان مثال برای گرفتن رتبه در عبارت “سئوی سایت” بازاریاب میتوانست در قسمتی از محتوای سئو که ایجاد کرده بود، عبارت را بارها و بارها تکرار کند. این استراتژی که در آن کلمات کلیدی به فراوانی و در همه جای صفحات، دفعات زیادی تکرار میشد، keyword stuffing میگویند و حاصل آن تجربه کاربری ضعیف و محتوای کمکیفیت برای کاربر بود.
سیستم قدیمی جستجو، پیدا کردن اطلاعات مرتبط به هم را برای کاربر مشکل میکرد چون موتورهای جستجو نمیتوانستند معنی و زمینهی سؤالهای جستجو شده را رمزگشایی کنند. بطور مثال نتیجه جستجوی “چگونه شروع کنم به بازاریابی محتوایی” ممکن بود نتایجی برای عبارت “چگونه شروع کنم به بازاریابی شبکهای” را نمایش میداد و یا شاید ممکن بود چیزی بیاهمیت تر از این را در نتایج جستجو ارائه میکردند.
جستجوی معنایی هم برای کاربران و هم برای موتورهای جستجو اثرات مثبت دارد و این مشکلات را برطرف میکند.
- جستجوی معنایی باعث میشود تا استفاده از روشهای سئو کلاه سیاه برای دستکاری در نتایج جستجو بسیار مشکلتر شود و محتوای اسپم و کمکیفیت را کاهش میدهد.
- جستجوی معنایی موجب میشود تا جستجو بیشتر بر پایه حس و مبتنی بر درک باشد این به کاربران کمک میکند تا نتایجی بسیار نزدیکتر به آنچه جستجو میکنند پیدا کنند.
سایر فاکتورهای مرتبط با جستجوی معنایی
همانطور که موتورهای جستجو در تلاشاند تا الگوریتمهای خود را اصلاح کنند، نتایج آنها را بهبود بخشند و تجربه کاربری بهتری برای استفاده کنندگان خود فراهم کنند، این سه فاکتور زیر را نیز در نظر میگیرند:
- پاسخ برجسته و نتایج غنی
- الگوریتم مرغ مگسخوار و رنک برین
- جستجوی صوتی
پاسخ برجسته Featured Snippets و نتایج غنی Rich Results
گوگل در سال 2012 گراف دانش را معرفی کرد تا به کاربران کمک کند اطلاعات جدید را به سرعت و به راحتی بدست آورند.
گراف دانش جستجوی معنایی را افزایش داد تا از معنی چیزها رمزگشایی کند، که این به کاربران امکان میداد اطلاعاتی که به دنبالش هستند را سریعتر پیدا کنند. و این آغاز حرکت گوگل به سمت فراهم کردن جوابهای مستقیم بیشتری در صفحه نتایج جستجو بود. گوگل در حال حاضر نتایج محتوای صفحههای گراف دانش و محتوای غنی و با کیفیت را در قالب پاسخ برجسته و قطعه ویژه یا همان Featured Snippets در سطحی سریعتر و چشمگیرتر نمایش میدهد.
الگوریتم مرغ مگسخوار Hummingbird و رنکبرین RankBrain
گوگل دائما الگوریتمهای جستجوی خود را اصلاح میکند تا تجربه بهتر و بهتری برای کاربرانش فراهم کند. انتشار به روزرسانیها و افزودن فاکتورهای رتبهبندی به الگوریتمها به دقیقتر شدن نتایج جستجوها کمک میکند. در سال 2013 گوگل به روزرسانی الگوریتم مرغ مگسخوار را منتشر کرد که تاکید بیشتر روی پرسشهای مطرح شده به زبان طبیعی (زبان محاورهای و گفتگوی روزمره انسانها) و اصول جستجوی معنایی را در خود جای میداد.
پس از آن در 2015 رنک برین را راهاندازی کرد که از هوش مصنوعی برای یادگیری و تجزیه و تحلیل بهترین عملکردهای نتایج جستجو استفاده میکند. همراهی الگوریتم مرغ مگسخوار و رنک برین، جستجو را به سمت الویتبندی نیت کاربر و معناشناسی به عنوان فاکتورهای رتبهبندی منتقل کرد.