با توجه به ورود کسب و کارها در حوزه ی دیجیتال، یکی از ابزارهایی که میتواند به رشد بیزینس و فروش شما کمک کند، برگزاری کمپین های تبلیغاتی است. اما سوالی که پیش می آید این است؛
کمپین تبلیغاتی چیست؟
کمپین تبلیغاتی به معنای رساندن یک پیام تبلیغاتی یکسان در کانال های متفاوت در یک بازه زمانی مشخص است. کمپین های تبلیغاتی دیجیتال اجزای پر اهمیتی از استراتژی مارکتینگ شما هستند که مسیر را به سمت اهدافتان هموارتر می کنند.
یک کمپین تبلیغاتی خوب کمپینی است که بر مبنای استراتژی افزایش آگاهی از برند، افزایش ارتباط با بازار هدف و یا افزایش فروش طرحریزی شود. بسیاری از کارفرمایان بر این باورند که برگزاری یک کمپین به معنای ساختن تبلیغ است که این تفکر اشتباهی فاحش است.
چرا کمپین های بازاریابی بسیار مهم هستند؟
کمپین های بازاریابی کمک زیادی به برندسازی یک شرکت میکنند. اگرچه آنها میتوانند در نحوهی اجرا و پیاده سازی متفاوت باشند. اما در نهایت با مطالعه و تحقیق درمورد کمپین های موفق ایرانی و خارجی میتوانید ایده های زیادی برای پیاده سازی کمپین خود اجرا کنید. با کمک مطالعه کمپین ها میتوانید از شکست خوردن خود در اجرای آن جلوگیری کنید.
در حقیقت شما با اجرای کمپین تبلیغاتی میزان آگاهی برند خود را افزایش میدهید. قبل از شروع طراحی کمپین تبلیغاتی پیشنهاد میکنم ابتدا هدف اصلی از انجام اینکار را مشخص کنید. قدم دوم درمورد کمپین های موفق و ناموفق خارجی و ایرانی مطالعه کنید. برای موفقیت در حوزه ی مارکتینگ علاوه بر دانش شما باید خلاقیت در حین پیاده سازی و اجرا نیز داشته باشید. اگر بتوانید یک کمپین خوب طراحی کنید و در آن موفق شوید؛ شاید هزینهی درآمد چند سال آینده را خیلی جلوتر درآورده اید.
مخاطبان کمپین چه کسانی هستند؟
اگر مخاطبان کمپین خود را به درستی بشناسید و بر مبنای شناخت خود از آنان اهداف و استراتژی کمپین خود را تعریف کنید، میتوانید تا حد زیادی احتمال موفقیت کمپین خود را افزایش دهید. در واقع شناخت دقیق مخاطبان اعم از سن، جنسیت، وضعیت تاهل، سطح سواد، علاقهمندیها و عادتها و …. میتواند کمک شایانی به تدوین استراتژی کمپین تبلیغاتی کند.
بخشبندی مخاطبان:
با شناسایی مخاطبان میتوانید آنان را با توجه به محصولات یا خدماتی که ارائه میدهید در بخشهای متفاوتی طبقهبندی کنید. خود را در جایگاه مخاطبان قرار دهید و ببینید که چه چیزی میتواند شما را به یک مشتری بالقوه تبدیل کند.
چگونه یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موفق طراحی کنیم؟
۱)اهداف خود را مشخص کنید.
معمولاً اولین عبارتی که همراه با “هدف کمپین” به ذهنمان میرسد، “فروش بیشتر” است. این در حالی است که کمپینها اهداف گوناگونی به جز فروش میتوانند داشته باشند. مثلاً پروموشن محصولات، جذب مخاطبان جدید، معرفی ویژگیهای محصولات فعلی و بسیاری از موارد دیگر همگی میتوانند از اهداف یک کمپین تبلیغاتی باشند.
۲) بودجه موردنیاز کمپین را مشخص کنید.
بعد از تدوین برنامه تبلیغاتی، هر برند یا شرکت تبلیغاتی برگزارکننده کمپین برای آنها، باید بودجه موردنظر برای رسیدن به اهداف تبلیغاتی را برآورد کند. بودجهی موردنیاز کمپین را باید بعد از مشخص کردن مخاطبان هدف، انتخاب رسانه ازنظر تعداد، مدتزمان استفاده از رسانه و هزینهی رسانه تخمین زد. البته این روش یک روش ایده آل است و ممکن است هر شرکتی از این روش استفاده نکند. بعضی شرکتها مواردی مثل درصدی از میزان فروش یا بودجه کمپینهای تبلیغاتی محصولات مشابه رقبا را برای تعیین بودجه موردنظر خود در نظر میگیرند.
۳)اثربخشی تبلیغات را ارزیابی کنید.
یکی از گامهای مهم در تدوین برنامه کمپین تبلیغاتی ارزیابی اثربخشی آن است. در این بخش نحوه ارزیابی اهداف بازاریابی باید بهصورت شفاف بیان شود. ارزیابی اثربخشی یک کمپین تبلیغاتی در یافتن نواقص کمپین و رفع آنها نقش بسزایی دارد و شرکتهای تبلیغاتی فعال در این زمینه برای چگونگی راهاندازی کمپین جدید و همچنین بررسی میزان موفقیت کمپین راهاندازی شده خود، باید این موضوع را موردبررسی قرار دهند. تئوریها و مدلهای مختلفی برای بررسی اثربخشی تبلیغات وجود دارد.
برای ارزیابی اثربخشی ابتدا باید در نظر بگیریم که در کدام مرحله
(پیشآزمون: قبل از راهاندازی، آزمون همزمان: در حال راهاندازی، پسآزمون: بعد از راهاندازی) هستیم. سپس با توجه به آن روش مناسب را انتخاب کنیم.
برای اطلاع از میزان اثربخشی تبلیغات باید جنبههای مختلفی را بررسی کرد. اگر دیدگاه شما در بررسیها هزینهمحور باشد، باید به مواردی مثل مقایسه میزان فروش با رقبا، یا مقایسه میزان فروش قبل و بعد از کمپین، به وجود آمدن تحریمها و قوانین جدید و تغییر در شرایط محیطی توجه کنید. البته برخی تبلیغات هم بر اساس مسئولیت اجتماعی انجام میشوند و دیدگاه هزینهمحور به آنها خیلی درست نیست و بیشتر ارزشمحور هستند. همچنین تأثیر این نوع تبلیغات در بلندمدت مشخص می شود.
۴) تعیین کنید که چگونه موفقیت را اندازه میگیرید.
از چه معیارهایی استفاده میکنید؟ در صورتی که برای رسیدن به موفقیت در فعالیتهای تبلیغاتی خود معیارهای درستی انتخاب کرده باشید میتوانید موفقیت کمپین تبلیغاتی خود را با کمک آن متریکها اندازهگیری کنید و در واقع ببینید آیا ادامه دادن آن روش و هدف بازاریابی ارزش هزینه مجدد دارد یا نه.
نکته مهم این است که مطمئن شوید از ابزارهای مناسب برای ردیابی معیارهای خود استفاده کردهاید. اگر هدف بازاریابی شما افزایش آگاهی از نام تجاری یا ارتقا رتبه شما در موتور جستجوگر است، میتوانید از Google Analytics استفاده کنید. شما باید قبل از شروع اندازهگیری پیشرفت کمپین تبلیغاتی موفق خود، مبنایی را برای هر متریک انتخاب کرده باشید.
۵) در نظر گرفتن چرخه عمر محصول یا خدمت
یک مارکتر برای تدوین کمپین تبلیغاتی باید به چرخه عمر کالا یا خدمت (PLC) توجه ویژه ای داشته باشد. او باید این مورد کاملا مدنظر داشته باشد، زیرا برای مثال محصولی که در دوره معرفی به بازار است در مقایسه با محصولی که به پایان دوره عمر خود نزدیک از لحاظ استراتژی های تبلیغاتی کاملا شرایط مختلفی را طلب می کند. توجه به این مساله کمک شایانی به نحوه بودجه بندی و انتخاب رسانه در برنامه ریزی کمپین تبلیغاتی می کند.
۶)ارسال پیام تبلیغات به مخاطب.
شاید یکی از مهمترین بخش های یک کمپین تبلیغاتی که متاسفانه در کشور ما بسیار به آن پرداخته شده، همین بخش پیام و محتوای ما است. این که اساسا ما بر مبنای اهداف کمپین تبلیغاتی و برآورده شدن آنها قرار است چه پیامی به مخاطب بدهیم؟ و به بیان دیگر او قرار است از تبلیغ چه چیزی دستگیرش شود.
پیام باید ساده باشد؛
ما تبلیغاتچی ها همواره سعی می کنیم تا با ساخت پیام های خلاقانه بیننده را درگیر تبلیغ کنیم. این خیلی هم خوب است اما گاهی افراط در خلاقیت و نوگرایی باعث سردرگمی مخاطب و یا گم شدن اصل پیام می شود. بنابراین باز هم تاکید میکنم که پیام تبلیغ باید ساده باشد تا مخاطب تبلیغات به خوبی آن را متوجه شود و البته در ذهن بسپارد. نکته مهم دیگری که در طراحی پیام تبلیغاتی باید مدنظر باشد آن است که از ارسال پیام های متعدد در یک کمپین خودداری شود.
گاهی می بینیم که شرکت ها فکر می کنند که در یک تبلیغ اگر چند مزیت را اشاره کنند بهتر است و پولشان با دادن یک پیام حیف نمی شود، غافل از اینکه ارسال پیام های متعدد در یک برنامه تبلیغاتی نه تنها باعث هدر رفتن بودجه تبلیغات می شود بلکه در نهایت، مشتریان هیچ یک از پیام های شما را به خاطر نمی سپارند.